پارساپارسا، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

پارسا و خاطراتش

سه چرخه سواری تو خونه مامان بزرگ و بابابزرگ

سه چرخه سواری تو خونه مامان بزرگ و بابابزرگ خیلی کیف داره و من دوست دارم. البته خودم فعلا کوچولوام و نمی تونم سه چرخه رو راهش ببرم، ولی منو با دسته پشتش هل میدن و راه می برنند و منم حال می کنم. حتی این سه چرخه یک روش خوابوندن من شده. احتمالا تو آینده، منم مثل خاله و دایی و مامان، عاشق دوچرخه سواری بشم. ...
17 مهر 1399

من و تسبیح قرمز پدربزرگ مامانم

من دومین نتیجه پدربزرگ مامانم میشم که متاسفانه پونزده سال پیش از دنیا رفته است . ولی تسبیح دونه درشت قرمزش تو خونه مامان بزرگمه  که بابابزرگ تو سجاده اش می گذاره و منم خیلی این تسبیح رو دوست دارم و باهاش بازی کنم. اینم عکس من با تسبیح قرمز پدربزرگ مامانم: ...
17 مهر 1399

راه بردن روروئک

دیگه حالا که وارد ماه ده عمرم شدم، می تونم روروئک رو راه ببرم و باهاش این ور اون ور برم. بابا میگه که خیلی خوب هم باهاش حرکت می کنم و پاهامو زمین می گذارم. اینم عکس من تو روروئک  کنار گیاهان خونه مامان بزرگ و بابابزرگ: ...
17 مهر 1399

سه چرخه پارسا

بابا و مامان، کادوی تولد منو پنج شش ماه زودتر خریدند که گرونتر نشه. چون انگار این روزها تورم زیاده و اجناس روز به روز گرونتر میشن. منم خوشحالم که زودتر به سه چرخه ام رسیدم. اینم عکس من تو ماه ده عمرم که سوار سه چرخه آبیمم، با لباس خوشگلی که خاله برام خریده: ...
17 مهر 1399

پارسا و کارهای فنی

به نظر می یاد به کارهای فنی علاقه مند باشم، چون وقتی مثلا بابابزرگ با جعبه ابزارش مشغول کارهای فنی میشه، منم سریع میرم تماشا و بررسی. به همین دلیل به من گاهی میگن بچه مهندس. تو این عکس پیچ گوشتی گرفتم دستم و با دقت بررسیش می کردم تو این عکس هم دارم به بابابزرگ تو سرهم بندی سه چرخه ام کمک می کنم: ...
17 مهر 1399

من و لپ تاپ

از همین کوچیکی، شواهد نشون میده که لپ تاپ دوست دارم و هر وقت ببینم بابا یا مامان با لپ تاپ کار می کنند، زود میرم پیششون که ببینم این چیز عجیب غریب چیه. اینم عکس من کنار لپ تاپ بابام: ...
16 مهر 1399

من تو اتاقم

اتاقمو خیلی دوست دارم و توش هی این ور اون ور میرم و بازی می کنم. اتاقم یک پرده بزرگ خوشگل هم داره که با اون بازی می کنم. اینم من با لباس آبی نوی جدیدم کنار پرده اتاقم: اخیرا هم همش لبه های تختم رو می گیرم و بالا می یام که دیگه مامان اینا، نرده های تختم رو بردند بالاتر که امنتر بشه و من نیوفتم. اینجاها من تو اوایل ماه دهم عمرم هستم. ...
16 مهر 1399

من و سبزیجات سوپ هام

به من هر روز سوپ میدن بخورم، اونم سوپ مفید و خوشمزه ای که با انواع سبزیجات مختلف مثل کدوحلوایی، عدس و گشنیز و جعفری و گوشت و مرغ و چیزهای دیگه درست میشه. ممنون از مامانم که این سوپ های مفید رو برای من درست می کنه تا بخورم و بهتر رشد کنم و بزرگ و قوی بشم. اینم عکس من در کنار سبزیجات سوپ هام: ...
16 مهر 1399